مادر

اگر روزی بافت های تنم را پاره پاره کنند

و بند بند وجودم را از هم بپاشند

و از بافت های تنم طنابی بسازند

و با آن طناب دارم بزنند

و وجودم را بر روی خارهای بیابان بکشند

و تمام تنم را تکه تکه کنند

و هرتکه از تنم را به منقار کلاغی بدهند

و کلاغ را به دریا بیندازند ،

باز هم فریاد خواهم زد که یک نفر را دوست دارم

و آن هم مادرم است.

دوستت دارم مادر……



نظرات شما عزیزان:

صبارونالدو
ساعت12:48---3 مرداد 1393
اوووووه..چه خبره...

لایـــــــــــــــــــــــ ـــک


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 3 مرداد 1393برچسب:مادر,انسانیت, | 5:46 قبل از ظهر | نویسنده : مهران ساکی |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.